🧡Mademoiselle

- و سبز خواهے شد، با باریکہ کوچکے از نور!🍊🍂

اندر مکالمات :

سه شنبه ۱۴۰۴/۰۳/۰۶
1:23 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....


+حالا مستمر بهت چند دادن ؟!
_ نمیدونم فکنم همشون 20 دادن
+خب خوبه نمرت میاد بالا دیگ
_مامان مستمر بدرد من نیمخوره کتبی مهمه
الان فقط ب این دارم فکن میکنم همچی خراب شد
من دلم دانشگاه تهران میخواست....

وی در پی گفتن این جمله بغض میکند
سرش را روی میز اشپزخانه میگذارد
و با اعماق وجودش میگرید
گویا منتظر موقعیتی بود تا خالی از غم و فشار های این روزها شود
و مادر همچنان در حال ظرف شستن و سکوت و ریختن حرف هایش در دل ...🙂

افکار مضخرف

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۳/۰۴
10:7 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

خیلی یهویی ب مغزم افتاد ک کاش کلاسایی ک برای امسال تهیه کردم
مث کاموا زیست سالیانه و نیترو زیستم بتونم ذخیرشون کنم
شاید پشت موندم سال دیگ ک نمیتونم بخرم
مغزم : نننن نننن تو پشت نمیمونی قبول میشی
دلم : خودت ک وضعتو میدونی ! میدونی ک نمیتونی
بیا ذخیرشون کن برا سال بعدش....
مغزم : نننننننننن ابیاری ازادم شد باید بخونی ولی پشت نمونی
دلم : من نمیگم قطعا پشت میمونی ولی ذخیره کن ضرر نداره ک
کلی هزینه کردیا🚶🏼‍♂️

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

پشیمونی باشه ؟!

شنبه ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
6:29 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

هیچوقت ن گذاشتم حسرت چیزی باشه ن پشیمونی
ینی حتی نتیجه هم نگرفتم نگفتم کم خوندم یا فلان کارو نکردم
همیشه گفتم چرا اونجوری ک خوندم نتیجه نگرفتم
ولی اینجا ب یک حسرت و پشیمونی رسیدم
ویدیو های نهایی یحیوی انقدر گاده ک میگم کاش از اسفند میدیدم🚶🏼‍♂️
درسته اونموقع برنامم همین بود ولی وقت نشد و اجرا نشد تیف بهم

لباس

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۲۵
6:22 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

یجوری باهام بحث میکنه سر اینکه این لباسم
برای دانشگاه کوتاهه انگار دوروز پیش نتایج اومده
و دندون پزشکی استنفورد اوردم
با معدل 19.97 و میانگین درصد 85
و باید چمدونم جمع کنم تا سریع ب پرواز فردا صبح برسم
تا شنبه شروع کلاسا مستقر بشم
تازه ناراحتم میشه از دستم ک میگم ن خیلیم خوبه😐😂🚶🏼‍♂️


حالا من دنبال اینم ک برم پیام نور یا ازد😐🤣

هعب

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۲۲
12:44 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

قبلا دلم قرص بود ب 12 تا 4 صب خوندنم
الان با اینکه صبحم خیلی زود بیدار نمیشم
و توانایی بیدار موندن شبو دارم
بازم دلم میخواد بخابم
فقط بخابم....
ولی کافیه برم رو تخت و چشام ببندم
محتوایه فکریم کلا میشه عقب بودن و نرسوندن و ترس امتحانات

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

کافی نت

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۱۵
12:0 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

انقدر برگه و جزوه کپی میکنم و سوال حل میکنم
دیگ روم نمیشه برم بگیرم
میدونم تو تصورتون اینکه باو تهش میشه 100 تومن دیگ
ولی واقعا ملیونی شده و خستم دیگ از کافی نت رفتن😂💔
واقنی خجالت میکشم از خانواده :)))
دیه تصمیم گرفتم برا نهایی ریاضی سوالای جزورو بنویسم دفتر🗿🚶🏼‍♂️
کافی نتام ک موشالله برگه ای 7 تومن چخبره خو یزید
حداقل ب من ک مشتریتم ارزون بده
وای شدم شبیه ای زنایی ک غر میزنن و 6 تا بچه دارن و شوعرشون زندانه
و موندن تو پول اجاره خونه🦖

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

بریم کونکورو  بگمتون😂

شنبه ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
11:42 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

بریم از شب پنشنبه همچیو تعریف کنم
قبل خواب وسایلم اماده کردم همونایی ک ت کنکور قبلیم بردم
و گرفتم خوابیدم , دیدم اقا خوابم نمیبره
منم ترس گرفته بود ک اوکی میتونم پاشم ولی تمرکز ندارم ک
پاشودم 2 3 تا قاشق ماست ریختم ی دوغ درست کردم غلیظ
سر کشیدم و بیهوش شدم🙂😂💃🏼
صبح هم خود ب خود ساعت 5 بیدار شدم
واقعیت نمیدونستم باید چیکار کنم اون 2 ساعت رو .....
دلمم نمیخواست کتابی ورق بزنم یکم شیمی ورق زدم فقط
بعدش صبونه نون و پنیر خوردم و بعدش ی قرص استرس
حاضر شدم ( فرم پوشیدم ) 3 تا خرما و بیسکوییت و ابمیوه برداشتم
رفتیم دم حوضه وای چ جمعیتیییییی بوددد شاید 2 3 برابر دیروز
اول بسم الله ستاره رو دیدم :)))
رفتیم تو باهم اونجا خوراکیارو میگرفتن نمیزاشتن ببریم تو
بازم سوسکی گرفتم این دسم خوراکیارو و رد کردم ولی ابمیوم گذاشتم موند
رفتم تو حیاط بلهههههه نازنین عزیز رو دیدم
واح بچم قیافش رنگ گچ بود هر لحظه امکان داشت بالا بیاره روت🗿
یکم واسادیم و جامون پیدا کردیم و رفتیم بالا نشستیم
این سری تو کلاس بودیم سالن نبودیم و مراقبمون یکی از اساتید بودش
خلاصه ازمون ساعت 8:30 شروه شد با دفترچه اول زیست شناسی
سخت نبود ولی زیاد نتونستم جواب بدم .... شاید دلیلش تورق نکردنای دیقه نودیم بود
با توجه ب نتیجه ای ک گرفتم برای کنکور بعدی گیاهی بیشتر بخونم + دهم
دفترچه بعدی فیزیک و شیمی
وای شیمی مفهومی خیلی داده بودن من همش میگفتم وای نمیتونم مسعله حل کنم
ولی اگر زمانم میزاشتم فقط متن میخوندم قشنگ
و فقط سوالای متن حل میکردم و 2 تا مسعله عالی میشد
نتیجه ای ک گرفتم این بود حتما تورق متنو بکنم حتما متنو عالی بخونم
بعد فیزیک وای زیاد نتونستم حل کنم راحتاشو فقط حل کردم
و دفترچه بعدی اول رفتم سراغ زمین یادم نی چقدر جواب دادم
2 3 تاشو نوشتم بیام خونه چک کنم 3 تا درست 3 تا غلط امیدوارم بقیش درست باشن
و بعدش از اخر دفترچه نشستم سوالای ریاضی حل کردم
همشو حل کردم هیچی رد نکردم و با اعماق وجودم تلاش میکردم یچی از توش دربیارم
مشکل زمان نداشتم حتی سوالای امار احتمال ک فرمولش یادم نمیومد
همشو مینوشتم تا بلکم ب جواب برسم
تا اینجا شاید فک کنید واوو چ خن لابد همه حلیاتتم ب جواب رسیدی و کلی جواب دادی
ولی خیر خیلی کم جواب دادم و ب شدت سخت بود ریاضیش برام 🙂💔🗿
بعدش یکم چیز میز خوردم و ی استراحتی ب دستم دادم
و دفترچه فرهنگیان باز کردم
وای فرهنگیان تجربی خیلی سخت تر از فرهنگیان زبان بودش
هی ایه ایه ایه😐😒 منم نخونده بودم خب دیروزی اصن ایه نداشت
بعدش هوش جواب دادم هوشش راحت بود زیاد سخت نبود
3 4تا جواب ندادم
ولی ب طور کلی کنکور خوبی ندادم :/// ن سراسری ن فرهنگیان
بعدش پاسخبرگ دادم و رفتم بینم نازنین هست دیدم ن داده و رفته
بعدش درومدم و دیدم عع مامان تو خروجی واساده ی جور نیشم وا شد و خوشحال بودم
انگار مثلا 80 90 زدم😂😂😂😂
نمیدونم اثرات قرص بود یا ن
ولی با گندی ک زدم باورم نمیشه من سکته نکردم :) من گریه نکردم :)))
خیلی اروم اروم بودم خیلی ارومممممم ی غم ب غم های دیگ تو دلم اضافه شد
ولی زیادی اروم بودم😂من حتی سر جلسم استرس نداشتم
تو حرفام با بچه ها ناراحتی معلومه ولی ن اونجور
ن مثل نهایی پارسال ک هر چند دیقه بغضم میگرفت و گریه میکردم 🙂💔
من واقعا این کنکور ب نگاه خدا نیاز داشتم
اصلا جوری نبودش ک بگم وای بیشتر تلاش کنم اصلاااا
هرچی در توانم بوده گذاشتم فقط باید نوع تمرکز کردنم رو دروسی ک تسلط دارم تقیر بدم
دیگ دستم اومد اون دو هفته بعد نهایی چجوری مرور و تورق کنم
هیچ وقتی ب اندازه هفته اخر فشارررر درسی روم نبودش
خیلی فشار روم بودش همه نقاط ضعفم تو چشمم بودش
نمیتونستم ندید بگیرم از طرفی نمیرسیدم همشو یدور بخونم
و این حرصمو درمیاورد نتونستم مثلا زمینو کامل بخونم
و امشب ک مشاور زنگ زد اینجوری بود ک چرا گوووش ندادی ب حرفممم و نخوندی
و ... خیلی چیزای دیگ ک نگم بهتره
تجربه شد تجربه خوبی هم شد
فقط قشنگ نشد :) اونم عب نداره ب قول مشاور فرض کن اردیبهشتی نبوده
خوب شد تیر هست خوب شد ثبت نام کردم 🚶🏼‍♂️

ادامه روز ی پست دیگ میزارم

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

کنکور زبان 404

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
1:7 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

تا جان در توان هست دارم میخونم
نمیخونمم ویسایه نازنین میگوشم از ی تریقی بره تو مغزم😂🗿
ناهار پیتزا خوردم .. نگران نباشید محتوای خاصی نداشت بهمم بزنه مراقبم
ی قرص ضد استرسم خوردم
12:49 الانم برم همه " وسایل مورد نیاز " اماده کنم
2 تا مداد و اتودم و پاکن و نوک و تراش
کارت ملی و شناسنامه و کارد ورود
ماسک و دوتا دسمالی چیزی
ی بیسکوییتم باز میکنم میریزم مشما
ازمون امروز صرفا جهت اشنایی با محیط ازمونه
و در شرایط حاد ب عنوان پلن زد Z
هرچند بعید میدونم ب پلن C برسه چ برسه Z
اون موقعی ک ثبت نام کردم ب این فک میکردم چقدر قشنگ میشه
کنار رتبه زیبام تو ازمون سراسری رتبه زبانمم باشه
بابام کیف کنه ( بابام زبان دوس داره)🙂😂
ساعت 1:41 از خونه زدیم بیرون ب سمت حوزه " دالی "
رفتم تو راحت صندلیم پیدا کردم نشستم
خراکی اصلا نمیزارن ببرید هیچی
اب و کیک خودشون میدن البته من رفتم از ی طرف دیگ منو بگردن
ک گیر ب خوراکیم ندن و با خودم بردم توش
دلیل گیر ندادشون این بود ک باز کرده بودم ریخته بودم مشما
3 دفترچه اول پخش کردن من ن زبان خونده بودم ن مرور کرده بودم
همینجوری زدم رفت ووکبیولری ک همینجوریم نتونستم بزنم بره یادم نمیومد😂
ریدینگاشم طولانی بود خلاصه اونایی ک تونستم جواب دادم
بعدش بیسکوییتامو با اب خوردم ی سر رفتم دشوری و برگشتم
و یکم نشستم تا دفترچه فرهنگیان اوردن
اونم نخونده بودم هیچکدوم از دینی هارو و قراعتی رو
ولی همینجوری زدم رفت😂😂😂😂
میتونم بگم ازین کنکور فقط سوالای هوشش راحت بود....
دفترچه رو از اخر به اول حل کردم
30 دیقه کلا طول کشید و 5:30 درومدم بیرون
پایان ازمون ساعت 6 بودش .....
تازه کنکورمم با اتودم دادم چون عادت داشتم با مداد نتونستم و راضی بودم
استرسم خیلی ریختش خیلی زیاد شاید بخاطر قرصه بودش
ولی میدونم فردا استرسم نداشته باشم بازم ازمون مضخرفی خواهم بود
درسته خیلی خوندم ولی واقعا 100 نیستم
مرورم افتضاح شد و چون همرو مرور نکردم دلم قرص نیست 🙂💔🚶🏼‍♂️
وای تازه اوارم دیدم :) بقلش کردمممممم :))))))))

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚، 12 ام

انچه در این چند روز ک نبودم گذشت...

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
1:46 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

یکشنبه :
مامان برای روز دختر برای نلین و نازگل لیوان اسموتی خریده
انق دوسش دارم و قشنگه :)) میگم چرا برا من نخریدی😔😂
بابا چند وقت پیش برای من ی النگو خریدش و نمیخواست بهم بگه
ک یکی از مناسبا بهم بده ک از قضا من فهمیدم خریده و بهش گفتم
نمیخاد بهم بدی بزا بمونه بعد قبولیم بهم بده بشه کادو قبولیم🙂
نمیدونم چرا این حرفو زدم فقط بار روی دوشم سنگین تر کردم انگار
حالا مامانم میگ نمیشه النگوت برای دوتا مناسبت باشه روز دختر رو هم حساب کن
چند روز پیشم ک بابا برام ی دسته رز سفید خریدش
یکم زشت بود میگفتم باز کادو میخام🙂😂🍓
خرجمم واقعا این مدت بخاطر کنکور بالا بودش :)
دوس ندارم برام چیزی بخرن🚶🏼‍♂️🗿

دوشنبه :
ی طوفانی اومد ب شدتت تند
یجور ک صدای باد تو راه پله ها با شتاب میپیچید😐 اولین بار بودش

بابا رفته برای روز معلم واس ماامانم تراول ماگ خریده
+خانوادگی زدیم تو کار ماگ و اسموتی و تراول😔😂
و ی ساعت بند مخملی Mont Blance مشکی خیلی کراشهههه😭🗿
ب علت اینکه برای تنوع ساعت منم مینداخت میرفت مدرسه
باید بزاره منم هروقت خواستم از ساعتش استفاده کنم🥰😂🍓

سشنبه :
ب این پی بردم ک یکی اگر منو بدزده کافیه بهم ی لیوان دوغ بده تا کلا بیهوش بشم😂
چقدر دلم میخواست امروز حرم حضرت معصومه باشم
مطمنم جوجه عقاب رفته و برام کلی کرده سلامم بهش رسونده :)

امروز عصبانی شدم از خونه زدم بیرون ساعت 18 اینا بود
رفتم یکی از پارکای شهر زیر الاچیق درس خوندم
از شانس گندم بارونم میومد
دیگ کتابو بستم راه میرفتم گریه میکردم و خیس بارون میشدم🙂
خیسه خیسه خیس شده بودم موش ابکشیده و بشدت یهو سرد شد
عمیقا دلم میخواست تو اون شرایط یکی بغلم کنه :)
و جای دارکش اونجایی بود ک خیابون کنده بودن و من اومدنی یکی کمکم کردش رد شدم
برگشتنی نمیتونستم رد بشم برم خونه و مونده بودم اونور خیابون😂🙂🗿
و ی چیز خیلی جالب میدونید چی بود
ادما نسبت ب دختر پسرایی ک با رلشون اومده بودن بیرون و از نظر من بچه بودن بی تفاوت بودن
ولی هرکسی رد میشد درس خوندن منو یجوری نگاه میکرد😐
تازه یکی رد شد گفت واوو کتاب میخونه رو ب دوس دخترش (فقط شنیدم)
عجیب بود برام خیلی عجیب بود ://///

امروز عمم زنگ زده بود نمیدونم دلیل کارشونو روز دختر تبریک گفت
خیلی جالبه میان گند میزنن ب همچی ادمو از خودشون زده میکنن
بعد 2 سال زنگ میزنن روز دختر تبریک میگن
تولدم کجا بودن ؟!
غروب ک همه خواب بودن زنگ زد نمیخواستم حرف بزنم بابام گفت خوابه
میترسیدم ازین ک برای کنکور زنگ زده باشن :) خیلی میترسیدم :))


چهارشنبه :
صب ساعت 6 پاشدم و گفتم باید این زیستو ببندم
برای اولین بار تو این 2 سال پیتزا ازم ی سوال فیزیک دهم پرسید
و بله من بلد نبودم و با بی غروریه تمام و بغض گفتم ن نمیتونم توضیح بدم
هیچی بدتر از این حس نیست 🙂💔منتنفرم از خودم از هوشم از وجودم
که باید ی مطلبو هزار بار بخونم ولی باز هم نتونم از پسش بربیام :)
امروز خیلی خوندم سعی کردم زیستو یدور تورق کنم و خوبم خوندم یکمیش موند
نازنینم خیلی کمکم کردش :)))

پنشنبه :
01:39 خستم واقعا خستم نا ندارم تا همین الانم ب حرف نازنین تونستم بیدار بمونم
بیچاره داشت خودش مرور میکرد برا خودش توضیح میداد واس منم ویس میفرستاد
همونارو گوش دادم ... حال خوندن نداشتم اصن :/
نمیدونم با این گردن دردم چیکار کنم روز ازمون هعب💔🙂
برم بخابم صبح زود بتونم پاشم ....


فعلا خدافظ🚶🏼‍♂️

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۰۷
2:41 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

4 روز مونده ب کنکور ...
و من همچنان عاشقانه ب دانشگاه تهران فکر میکنم :)
و توانایی حذف کردنش را از ذهن و قلب خود ندارم😂💔🚶🏼‍♂️
در حالی ک فقط 30 درصد کنکور جمع کردم...
اون 30 درصد هم کامل و بی نقص نیست
و بله :) تمام...هدف بنده ب لیست نشدن هام اضافه شد
با تشکر از عزیزان و سرورانی ک در طول این سه سال
در پی همه پست های بنده نظیر درس هدف و دانشگاه و...
امیدواری دادن , حالمو خوب کردن :) دوزتان دارم
ولی بنده دیگ نمیتانم😂
وی ب علت اوضاع نابسامان خود سعی میکند از این فضا دور شود
و پنشنبه ب خدمتتان میرسد....
من را از دعا خیر خود در سر نمازهایتان و گفتگویتان با خدا محروم نکنید
گووود بای

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

مشاور

شنبه ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
10:41 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

مشاور زنگ زد
وای تاحالا انقدر نخندیده بودم
چون مرده سعی میکنم خودمو نگهدارم معمولا (سنگین و رنگین)
اینسری واقعا نشد 🙂😂😂😂😂
داشت میگفت اگ دفترچه ریاضی سخت بود اصلا نگران نشو
فکن وقتی ی دفترچه سخته برای همه سخته
همینطوری داشت میگف.....

+اگ برق بره چیکار کنم ؟!
_ ن باو دولت انقدرم احمق نیست 😂😂
بعد جمعه اصن برق نمیره ک
+ولی این جمعه رفت همه تو تاریکی میدادیم 😔😂
_چی ! واقعا ؟!
+اره
_ خب حالا رفتم رفت دیگ
+ فک میکنم واس همه رفته😂😂😂😂😂
_(حرفش با خندش قاطی شد)😂😂😂😂😂😂😂😂

حالا این گذشت...😂

_ لباسی ک قراره بپوشید انتخاب کنید
ی لباس خیلی راحت و اوکی ک اذیت نشید
+ با فرم باید بریم با چیز دیگ بعید میدونم بزارن
_عه قانون جدیده ینی چی شاید یکی پشت کنکوریه
+ اره اینم هست نمیدونم ولله
_ ن باو راحت باش من خودم با دمپایی صندل رفتم
+😂😂😂😂😂 (ترکیدم و صدای خندم نمیتونستم کنترل کنم)
_ اصلا....(ادامش ب صدای خنده تبدیل شد)
+😂😂😂😂😂 (همچنان دارم خودمو کنترل میکنم)
_ ( قهقهه بساررر😆😂😂😂نتونست حرف بزنه)
+ سکوت (در حال گاز گرفتن لب)
_ حرفشو از سر میگیره ولی همچنان ریز میخنده🙂😂
+ بله بله درسته ( همچنان در حال گاز گیری ک صدام نره )

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

هعی😂🗿

شنبه ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
9:19 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

به ایام ازدواجی شدن دخترا نزدیک میشویم :)

۵ روز تا کنکور...⚠

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کـنـکـــــور ایــــــران🇮🇷 🆔 @knkr_ir

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

اندر احوالات :

شنبه ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
7:50 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

فردا یکشنبه

زیست 7 تا 8:30 صبح
ریاضی همایش 9 تا 14 ظهر
زیست 15 تا 16
زیست 16:30 تا 17:30
زیست 18:15 تا 19:30
نیترو زیست 20 تا 23

فیزیکم جا نشد🙂
فصل 3 فیزیک 12 ام
تستای کنکورش
موند...

خادایا :)

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

خاک ت سرم

چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۰۳
4:24 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

منه خاک بر سر
یادم نبود فرداریاضی دارم
تا الان بیدار موندم
الان کی میخاد 8 پاشه😐🦖
عی تیف بهت نگین
تیفففف

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

خواب پزشکیمون بشه ؟!

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۱/۳۱
7:5 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

خواب دیدم پزشکی سمنان قبول شدممم😭🗿
گریه میکردم گریهههه ک میخام انصراف بدممم

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

شت :/

شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۲۳
9:32 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

مشاور : خب چرا دقیقا شبارو نمیخابید ؟!
مغزم : الان باید براش توضیح بدی دلیل بد خوابیتو
من : نمیخابه خب چیکار کنم
مشاور : خنده ریز
مغزم : ری*دی داش

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

یچیزی اقا

شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۲۳
8:2 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

مثلا میخاید طرفتون حرف نزنه خودتون بحرفید چیمیگید
داشتم دقت میکردم ک مشاور میزنگه دوست دارم ی خلوار وراجی کنم
و بعدش اون حرف بزنه اینجوریه ک میگ چخبر
و واویلا🙂😂🦖
و منم میگم میشه از اول بگم
میشه کلی حرف بزنم
میشه خودم تعریف کنم
میشه کلا یچیزاییو بگم
میشه تعریف کنم ی چند تا موردم هست باید بگم
ب منظور اینکه حرف نزن من میخام خودم توضیح بدم 😂🗿
شما باشید چیمیگید ؟!
حس میکنم لحنم خیلی چرته

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

اینطورررر

جمعه ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
4:21 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

اون کاری ک هر صبح اینموقع ها
دم اذان انجام میدمو
دیروز صبح انجام ندادم
و الان باید دوبار انجام بدم ( پ.ن5)

پ.ن : واقعا از خدا میخام کمکم کنه
و لیاقتشو داشته باشم تا اخرین روز اینکارو هر روز انجام بدم

پ.ن2 : جدیدا فیلمای شیما کاتوزیان خیلی میبینم
خیلی ک ن کوتاهن ولی بنظرم جالب میاد و جذبش میشم
چقدر خوشم میاد ازین دخترا :|

پ.ن3 : واقن نمیدونم ازمون فردارو چجوری میخام بدم
نرسوندم همیشه نمیرسونم ولی این سری بیشعوری خودم بودش
دارم کمکاری میکنم نیاز دارم قشنگ یکی نیشگونم بگیره پاشم
میدونم زمان کمه و چاره ای جز خوندن ندارم ولی ب شدت سست دارم میشم
خدایا توانننننننن بهم بده و از سست بودنم کم کن شکررررتتتتت

پ.ن4 : موزل خوابمو نم چ کنم :/ اصن درست بشو نیست اصلاااااا
امیدوارم کارم ب خوردن ملاتونین نکشه :|

پ.ن5 : فهمیدم ی عادتی ک قراره انجام بدم یروز ک ندادم
نیاز نیست دوبار انجام بدم یا از سر بگیرم میتونم ب اخرین روز موکول کنم یس یسس😂💃🏼

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

خواب

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۱/۲۱
5:40 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

ادم بیدار میمونه زیاد
خوابش نمیادا
ولی یهو گردنش میگیره
یهو اوجات اینجات یا اوورت درد میگیره 😂
خو لامصب یدق اروم بشین بخونم دیگ
یا دشوری داری یا گشنته یادردته یا فلان یا کوفت ایش

+ لامصب خطاب ب خودم

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

استرس

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۱/۱۸
8:45 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

اون لحظه ای ک استرس و اضطراب همه وجودمو میگیره
قشنگ شاخه ای قفسه سینمو ک میگیره
بالا اومدنش و فشارش و با اعماق وجودم حس میکنم


برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

واقعا ی احمقم واقعااااا یک احمقم وای خدایا😑

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۱/۱۸
3:10 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

داشتم ب متابولیسمم و گند خوردن خوابم و بدن درد و سردردام فک میکردم
و افسردگی ک ی مدته اومده سراغم
و یهو نظرم جلب شد ب اینکه من مدتیه قرص تیروییدم مصرف نمیکنم
و تو ماه رمضون مصرف نمیکردم و ب شدت این مدت قطع و وصل شده
و میدونم دلیل این بدبختیام همین قضیست
و همینجوری داشتم فک میکردم
و گفتم بهتره قرصم بزارم جلو چشمم و فراموش نکنم و بیشتر مراقبت کنم
تو حال خودم بودم قرص دراوردم و انداختم بالا ی لیوانم پشت بندش سر کشیدم
اومدم نشستم درسمو بخونم
خیلی یهویی خنکی دهنم بابت اب خوردنم واسه قرص اومد توی ناخوداگاهم
و اینجوری بودم ک چیشد ؟! 😐
من قرص خوردم ؟!
ساعت 3 شب ؟!
مگ ناشتام الان ؟!
اصلا یلحظه برگام ریخت از کاری ک کردم و من بعد خوردنش فهمیدم اون کارو کردم😐
اصلا باورم نمیشه ک موقع خوردنش تو حال خودم نبودم 😐🗿
تو کار خودم موندم واقعا🙂🦦💔
باید ب خانواده بگم و برم در اسرع وقت ازمایش بدم تا اگ مشکلی هست حل بشه
ب امتحاناتم نرسه....
خدایا خودت :)) کار خودته :)))) دارم قشنگ گند میزنم ب همچی :)))) آرومم کن جون عزیز ترین بندت :)

خستم

چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۱/۱۳
6:40 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

من واقعا خستم دیگ
خسته ازینکه ی خواب راحت ندارم
الان وضعو نگا
ی دلم میگه بخابم
ی دلم میگ میتونی بیشتر بخونیا
ینی چی اخه
واقن نمیدونم چ کنم :)
گرررررردنم واقعا درد میکنه
چشام میخاد دراد
ولی خوابم نمیبره
د چته دختر بگییییییییی بخاااااب😭🙂

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

اوکی ولی من

سه شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۱۲
6:42 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

دارم از حسودی میمیرم

پ.ن : ن اون حسودی ک فک میکنید
دوست دارم بهش برسممممم
خاداااایااا

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

اقا عه

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۱/۱۰
4:3 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

هر مهمونی میاد اینجا میگ نگین بدبخت خیلی میخونه
خیلی تلاش میکنه کلا دیشبو بیدار بوده
اقا نگووو نگووووو پدر من عزیز من دورت بگردم نگووووو
ب چشم اینا زیاد میادش من زورر میزنم میشه 8 ساعت
اونی ک این حرفتو میشنوه فک میکنه من چل ساعت میخونم
توقعش میره بالا فردام قبول نشم میگ اون همه میخوند هیچی نشد عه عههه😂🦦

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚

پوکیدم رسما

شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۰۹
1:21 AM
دختر بــ✿ــــــــهار....

امروز همش زیست خوندم عی عی عییییییی
تا سشنبه همین پلنه
ن ک فقط زیستا , فقط گیاهی😂🗿🍓🍊
تا 5 میخونم

برچسب‌ها: ی کنکوری 🙂💚
امکانات وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

#روزشمار تولد
    فروردین2 ~ قدیمیم
    فروردین16 ~ ستاره
    خرداد26 ~ بهار
    مرداد5 ~ پسرخالم
    مرداد25 ~ مهدیه
    5 مهر ~Astronaut
    مهر23~ عاباس
    ابان7 ~امیر
    ابان26 ~ رقیه
    دی3 ~ نرگس
    دی23 ~ صبا
    دی 30 ~ میم
    بهمن1 ~ ماه نقره ای
    بهمن22 ~ پیتزا
    بهمن26 ~ فاطمه پزشکی
    اسفند 7~ حنا
    اسفند27 ~ آوا

کد بارشی قلب

کد بارشی ستاره

کد بارشی برف

© 🧡Mademoiselle