🧡Mademoiselle

- و سبز خواهے شد، با باریکہ کوچکے از نور!🍊🍂

روزمرگی :)

جمعه ۱۴۰۲/۰۴/۱۶
5:59 PM
دختر بــ✿ــــــــهار....

چهارشنبه 14 تیر

ساعت 10 بود بیدار شدم و صبحونه رو خوردیم
بیدار شدم یاسمین رفته بود کلاس مامانش اومده بود اونجا
چون من خونه عموی مامانم بودم اکثرا بچه هاشون بودن یا میومدن و میرفتن
مامانش میگفت یاسمین میگه میشه نگین بمونه تا ظهر من بیام پیشش ؟! :)))
ولی خب واسه ناهار با خاله عاطی و خاله پریسا من و ریحانه جمع کردیم رفتیم محل مامانم اینا
ک اونجا یدونه خونه ویلایی دارن :)
ناهار و هم همونجا خوردیم بعدش یکم جمع و جور کردیم رفتیم استخر خیلی خوش گذشت
دیگ تا دربیاییم و اماده بشیم ساعت شد 6 غروب خونه مامان بزرگم ( مامانه مامانم ) همونجاست
دیگ خداحافظی کردم و رفتم اونجا ی نودالیت درست کردم و نشستم خوردم انقدر گشنم بودا
مانیار ( پسر داییم) هم اونجا بود , نی نی کوچولویه خوشمزه من :)
شام هم خوردمو خاله عاطی زنگ زد حاضر شدم تا باهاشون بیام خونمون
خونشون با خونه ما تو ی شهره
رسیدم خونه دیگ گرفتم خوابیدم از خستگی :)

عکسم قشنگه ؟! تو حیاطشون گرفتم :)

برچسب‌ها: عکاسیام
امکانات وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

#روزشمار تولد
    فروردین2 ~ قدیمیم
    فروردین16 ~ ستاره
    خرداد26 ~ بهار
    مرداد5 ~ پسرخالم
    مرداد25 ~ مهدیه
    5 مهر ~Astronaut
    مهر23~ عاباس
    ابان7 ~امیر
    ابان26 ~ رقیه
    دی3 ~ نرگس
    دی23 ~ صبا
    دی 30 ~ میم
    بهمن1 ~ ماه نقره ای
    بهمن22 ~ پیتزا
    بهمن26 ~ فاطمه پزشکی
    اسفند 7~ حنا
    اسفند27 ~ آوا

کد بارشی قلب

کد بارشی ستاره

کد بارشی برف

© 🧡Mademoiselle